انوشيروان فاطمي بازيگري است كه او را بيشتر به واسطه حضورش در سريالهاي فخيمزاده ميشناسيم. فاطمي اصول بازيگري را در كلاسهاي آموزش بازيگري و تحت نظر مهدي فخيمزاده آموخت.
از كارهايش ميتوان به فيلمهاي همنفس، شبانه و مجموعههاي تلويزيوني حس سوم، بيصدا فرياد كن و... اشاره كرد. او اصالتا جنوبي است و دوست دارد نقشهاي متفاوت را تجربه كند اگرچه بيشتر در نقشهاي منفي او را ديدهايم. اين بار به بهانه حضورش در سريال ساختمان 85 به سراغش رفتيم.
در مورد بازيگري به چه چيزهايي فكر ميكرديد و دغدغه اصليتان چه بود؟
به بازي در نقشهايي كه من را در موقعيتهاي جديد شخصيتي و فردي قرار دهد و در راستاي زندگي واقعي خودم نباشد، فكر ميكردم و دغدغه اصليام شناسايي خودم در قالب شخصيتهايي بوده و هست كه اجازه تجربه زندگي ديگري در مديوم تصوير را به من بدهند. گرچه اين زندگي مجازي است، اما لذت آن نيز در همين است كه شما ميتوانيد عواطف و حواس خود را در شرايط مجازي به كار گيريد. بدون آن كه عواقب واقعي آن دامنگيرتان شود. مثلا دزدي ميكنيد بدون آن كه واقعا توسط پليس دستگير شويد، اما براي ارائه درست چنين نقشي بايد آن را باور كنيد و اين باور يعني يك زندگي ديگر كه لذتبخش است.
آيا توانستهايد در طي اين سالها به اين دغدغه پاسخ دهيد؟
از نظر خودم بله و اگر بيننده نيز من را در نقشهايي كه بازي كردهام باور كرده باشد به اين دغدغه پاسخ مثبت داده شده است.
تفاوت در نقش از نظر شما چه معنايي دارد؟
تفاوت در نقش يعني تفاوت در مختصات رواني، اجتماعي، ظاهري و اساسا موقعيتي كه شخصيت گسترده وسيعي را در بر ميگيرد. حتي ضرباهنگ و زمانبندي رفتارهاي بدني بازيگر نيز بايد به تناسب نقش تغيير كند، الزاما معنياش اين نيست كه يك بار دكتر باشيد، بار ديگر خلبان و... گرچه اين هم نوعي از تفاوت در نقش است. ممكن است يك بازيگر چندين بار نقش يك پليس را بازي كند ولي در موقعيتهايي با مختصات متفاوت اين هم نوعي از تفاوت در نقش محسوب ميشود.
آيا در شرايط كنوني ميشود تفاوت در نقشهاي مختلف را تجربه كرد؟
خيلي كم اتفاق ميافتد. علت آن هم عدم ريسكپذيري كارگردانان در انتخاب بازيگر است. يعني عموما براي نقشهايي به سراغ شما ميآيند كه قبلا امتحانتان را درخصوص ارائه مشابه آنها پس دادهايد و دليل ديگر وجود فيلمنامههايي است كه در طيفهاي نزديك به هم نوشته ميشوند. وقتي موضوعات تكراري است نقشها هم تكراري ميشوند. دليل اين امر نيز محدوديتهايي است كه اكثر دستاندركاران اين حرفه از آن مطلعاند از جمله آنها خط قرمزهاي سليقهاي است.
چرا هيچگاه آنطور كه بايد نقشهايتان متفاوت از يكديگر نبودند؟
اتفاقا نقشهاي من كاملا از يكديگر متفاوت بودهاند. تفاوت در نقشها صرفا مثبت يا منفي بودن آنها نيست. بلكه تغيير در مختصات آنهاست.
بازي در نقشهاي منفي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
شخصيتهاي به اصطلاح منفي از آن جهت كه با محيط اطراف خود در تعارض و تقابل قرار دارند چالشپذير هستند و به همين دليل از ابعاد شخصيتي پيچيدهتري برخوردارند. اين چند بعدي بودن آنها را از ريتم يكنواخت و عادي زندگي روزمره مردم جدا كرده و باعث برجسته شدنشان ميگردد.
آيا دليل خاصي دارد كه بيشتر با مهدي فخيمزاده همكاري ميكنيد؟
علت، عملكرد حرفهاي آقاي فخيمزاده است و نقشهايي به من پيشنهاد ميدهند كه برايم قابلقبول است.البته من تاكنون با كارگردانهايي مانند بهرام بيضايي، نيكخواه آزاد، راما قويدل، اميد بنكدار و كيوان عليمحمدي نيز كار كردهام و فعاليتم محدود به كارهاي آقاي فخيمزاده نبوده، نيست و نخواهد بود. اصل همكاري مبتني بر طي شدن مراحل حرفهاي هر كاري است.
فخيمزاده كارگردان خوبي است يا استاد خوبي؟
از نظر من هر دو.
مهمترين درسي كه از او گرفتيد؟
در هيچ مقطعي از كار با هيچكس رودربايستي نداشته باشم. اين يعني حرفهاي بودن.
تنها آشنايي با اين كارگردان باعث شد كه نقش هاشم در سريال ساختمان 85 را بپذيريد؟
خير فقط آشنايي نبود. اگر نقش را دوست نداشتم اين همكاري تكرار نميشد.
به نظر شما هاشم چه شخصيتي دارد؟
كسي كه دست و پا ميزند تا از دست آنچه تقدير برايش رقم زده، بگريزد؛ انساني در نوسان بين جبر و اختيار.
فكر ميكنيد مخاطبانتان هم توانستهاند شخصيت هاشم را باور كنند؟
نميدانم. اما براي خودم اين باور رخ داده است. وگرنه اين نقش را بازي نميكردم.
از ابتدا قرار بود هاشم با لهجه جنوبي صحبت كند؟
با توجه به مختصات نقش من و آقاي فخيمزاده به اين نتيجه رسيديم كه شهرستاني بودن هاشم كه منجر به لهجهدار بودن او ميشود، ميتواند انتخاب درستي باشد و روي نقش اثر خود را بگذارد.
فكر ميكنم خودتان هم جنوبي هستيد. درست است؟
بله. من متولد آبادان هستم و در آنجا بزرگ شدهام به همين دليل هم روي لهجه مسلط بودم.
نميخواهيد با نقشهاي مثبت آشتي كنيد؟
من با اينگونه نقشها قهر نكردهام كه بخواهم آشتي كنم، نقش مثبت و هر نقش ديگري كه بتوانم از عهده آن بربيايم را با پرداخت شخصيتي ـ موقعيتي درست با كمال ميل ميپذيرم.
چرا اين قدر هاشم از مهين حرفشنوي دارد؟
چون آنها علاوه بر اينكه زن و شوهر هستند، همكار هم هستند و طبيعي است كه با هم تبادل نظر كنند و تاييد يكديگر را بخواهند.
چه فرقي بين اولين سكانس بازيتان در سريال ساختمان 85 با آخرين سكانس آن وجود داشت.
طبيعي است كه در سكانس آخر به نهايت شناخت خود از نقش رسيدم چون بيشترين زمان را با آن سپري نمودهام.
به نظر شما شاه سكانس سريال ساختمان 85 كدام سكانس است؟
فقط ميتوانم به شاه سكانس نقش خودم اشاره كنم كه سكانسهاي پاياني بازيام در ساختمان 85 است.
به نظر شما چگونه ميتوان به نهايت كيفيت در آثار تلويزيوني و سينمايي دست پيدا كرد؟
فراهم شدن 4 عامل اساسي ضامن كيفيت است. اول، فيلمنامه خوب و اصولي هم از نظر محتوا و هم از نقطه ساختار. دوم، پول و سرمايه كافي كه با مديريت درست در زمان مقرر و قيدشده در قراردادها در اختيار عوامل كار و پروژه قرار گيرد و كسي نگران دريافت آن نباشد. سوم، انضباط كاري. چهارم، به كارگيري عوامل متخصص و كاربلد در همه زمينهها.
محبوبه رياستي
جامجم
www.mahdipc.tk









سایت خدماتی تک بیست